در قرن بیست و یکم با پیشرفت چشمگیر صنعت و تکنولوژی؛ وسایل
الکترونیکی و الکتریکی از قبیل رایانه، پرینتر و اجزای داخلی آن، لپ تاپ، تلفنهای ثابت و
همراه، ضبط صوتهای شخصی، لوحهای
فشرده، باتری، یخچال، تلویزیون و انواع لامپها نقش مهمی
در زندگی انسان دارند و باعث تسهیل در امور روزمرهی زندگی و افزایش رفاه و آسایش افراد
شدهاند. در عین حال، رشد سریع
تکنولوژی و گسترش روزافزون استفاده از محصولات
الکترونیکی و الکتریکی در زندگی روزمره به تولید زبالههایی منجر میشود که به
عنوان یکی از پیامدهای منفی ناشی از پر رنگ شدن نقش این وسایل در زندگی امروز، بحرانی
جهانی شناخته شده است. زبالههای الکترونیک (E-waste )، حاوی عناصر سمی فراوان از جمله فلزات سنگین (مثل سرب، کادمیوم، جیوه و موادی چون طلا،
نقره و پلاتین) است که سرنوشت آنها در زبالههای شهری میتواند
به پیامدهای بسیار نامطلوبی برای سلامت انسان و محیط زیست منتهی شود. ریختن زبالههای
الکترونیک و الکتریکی در سطلهای زباله و وجود آنها در انبوهی از پسماندهای تر
آغاز این راه است. با تبدیل زبالهها به کود کمپوست و ورود عناصر و ذرات زبالههای
الکترونیک در این فرآیند و در ادامه، راه یافتن این عناصر به اراضی کشاورزی و
فرآوردههای غذایی، مسیری برای اثرگذاری این مواد سمی و خطرناک بر سلامت مردم
ایجاد خواهد شد که اثرات فاجعه بار آن تا نسلها در موجودات زنده باقی خواهد ماند (فراهانی جم، 12:1392).
نتایج پژوهشهای خارجی انجام شده در زمینه نگرشهای زیستمحیطی نشان می دهد، افراد با سطح تحصیلات
بالاتر بیشتر از دیگران دارای ارزشهای زیستمحیطی هستند. همچنین محققان تاکید دارند که در اکثر مواقع،
تحصیلکردها رفتارهای زیست محیطی مناسبتری از خود بروز میدهند. اما نتایج پژوهشی که ما با عنوان «نگرش، دانش و
رفتار زیست محیطی دانشجویان نسبت به زبالههای الکترونیکی و الکتریکی(مطالعه
موردی دانشجویان دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی ساری)» انجام دادیم و در اردیبهشت 1393 در همایش ملی محیط زیست در همدان ارائه شد؛ نشان
می دهد که اگرچه دانشجویان مصاحبه شده نگرش منفی نسبت به معضلات گسترش صنعت و
کارخانهها بر بحرانهای زیست محیطی دارند اما نگرش مشخصی نسبت به سهم محصولات الکترونیکی
و الکتریکی در مسائل و بحرانهای زیست محیطی ندارند. بخشی از این مسئله را میتوان
نتیجه سطح پایین دانش دانشجویان نسبت به مواد تشکیل دهنده وسایل الکترونیکی و
الکتریکی و زبالههای ناشی از آنها برشمرد. اگرچه سطح دانش عام مصاحبه شدهها از
زبالههای خطرناک تا حدی مطلوب بوده لیکن، دانشجویان از نظر دانش درباره محصولات
الکترونیکی و الکتریکی و ضایعات آنها در سطح ضعیفی قرار دارند. بیتردید اطلاعات
پایین دانشجویان درباره محصولات الکترونیکی و الکتریکی و ضایعات آنها در اقدامهای
رفتاری نمود مییابد. همانگونه که ذیل یافتههای مربوط به رفتارهای زیست محیطی
مشهود است اگرچه رفتارهای زیست محیطی عام دانشجویان تا حدی در جهت حفاظت از محیط زیست است
اما در برخورد با زبالههای الکترونیکی رفتار آگاهانه و هدفمند کمتر دیده میشود.
برآیند یافتههای مصاحبههای حاضر از نگرش، دانش و
رفتار دانشجویان در برخورد با زبالههای الکترونیکی و الکتریکی مؤید این واقعیت در
جامعه ما است که قشر تحصیلکرده آن هم در رشتههای کشاورزی و منابع طبیعی با وجود
داشتن سطحی متوسطی از نگرش و دانش و در پی آن رفتارهایی همسو با حامی محیط زیست به
طور عام؛ در خلاء نگرش و دانش مطلوب از عمل زیست محیطی درباره وسایل الکترونیکی و
الکتریکی و زبالههای برآمده از آنها به سر میبرند که همین امر منتج به رفتارهایی
با کمترین سطح تعهد آگاهانه نسبت به پیامدهای زیست محیطی شده است. تصمیمات و عمل
دانشجویان درباره وسایل خراب و قدیمی الکتریکی و الکترویکی چندان برخاسته از نگرش
و دانش محیط مدارانه نیست و عمدتا کنشهای ناخواسته است که منتهی به برخی رفتارهای
زیست محیطی تصادفی میشود.
با توجه به گسترش بیوقفه صنعت الکترونیکی و
الکتریکی و میل شدید به مصرفگرایی در اقشار مختلف به ویژه قشر جوان ضروری است که
سیاستهای کلان به گونهای تدوین شود که سطح آگاهی و اطلاع عمومی درباره این وسایل
را ارتقاء بخشد و همچنین با تجهیز امکانات زیرساختی و توجه مدیریت شهری به گسترش
مراکز جمعآوری زبالههای الکترونیکی و الکتریکی در طول زمان بستر انتخاب رفتارهای
زیست محیطی در افراد مهیا شود.